خلاصه داستان : "جکی-او" منتظر دیدار با برادر خود در روز جشن شکرگذاری است اما انتظار ندارد او همراهش یک دوست بیاورد. او وقتی متوجه می شود آن دوست نامزد برادرش است شوکه می شود. به سرعت مشخص می شود او نسبت به برادر خود وسواس شدیدی دارد و...

خلاصه داستان : قاتل ماهیگیر بار دیگر باز می گردد تا دو نوجوان بازمانده از ماجرای فیلم قبلی «جولی» و «ری» را که او را رها کرده بودند، به قتل برساند...

خلاصه داستان : «زک سیلر» پسر جذاب دبیرستانی است که با یکی از هم کلاسی هایش شرط می بندد که می تواند دختری نخبه و نه چندان زیبا بنام «لانی باگز» را به ملکه جشن رقص تبدیل کند. مشکل از جایی آغاز می شود که زک به لانی دل می بندد...

خلاصه داستان : دختری از خانواده ثروتمند که برای تعطیلات تابستان به کیپ کود آمده اند، با یک پسر محلی،‌ که آرزوی قهرمانی در لیگ بیس بال را در سرش دارد، آشنا می شود...

خلاصه داستان : بلر، یک خلبان جنگنده است که به جنگ میان ستارگان میرود برای مبارزه با کیلارتی پلید که در حال تلاش برای از بین بردن جهان است ...

خلاصه داستان : جیمز وگا (به انگلیسی: James Vega) و یک گروه از سربازان تلاش می‌کنند تا از یک پناهگاه انسانی در برابر کالکتورها محافظت کنند. کالکتورها می‌خواهند پناهگاه‌ها را برای هدفی نامشخص به تسخیر خود در آورند…

خلاصه داستان : داستان انیمیشن دلگو، در سرزمینی عجیب و ناشناخته که توسط دو دسته از موجودات زمینی و بالدار با نامهای لاکنی و نورین به دو قسمت تقسیم شده است شکل می گیرد. نوجوانی دلیر اما ساده لوح از لاکنی ها بنام دلگو (پرینز جی ال) که عاشق دختر بالداری شده است ، تصمیمی می گیرد با همراهی و سازماندهی گروه خود از جنگ و کشمکش میان لاکنی ها و نورین ها جلوگیری کند و ...

خلاصه داستان : وقتی دو دوست به زنی مشترک علاقه مند می شوند رابطه دوستانه شان مورد آزمایش سختی قرار می گیرد...

خلاصه داستان : چهار جوان به نام های «جولی» (هیوئیت)، «هلن» (گلار)، «بری» (فیلیپ) و «ری» (پرینز جونیر)، در شب چهارم ژوییه و حین وقت گذرانی با اتومبیل ظاهرا باعث مرگ رهگذری در جاده می شوند. تابستان سال بعد ناشناسی برای آنان که جمع شان از هم پاشیده است، نامه هایی با مضمون «من می دانم تابستان گذشته چه کردید» می فرستد و آنان را دچار وحشت می کند.

خلاصه داستان : گروه "شرکت معماها" که اعضای آنها فرد ، دافنه ، ولما ، شگی و یک سگ به اسم اسکوبی است و کارشان قبلاً حل معماهای جنایی و تبه کاری بوده مدت دو سال است بخاطر اختلافات از هم جدا شده اند . تا اینکه هر کدام جداگانه دعوت نامه ای می کنند تا برای گذراندن تعطیلات بهاری به جزیره اسپوکی بروند...